چیستا حسینیچیستا حسینی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

مادرانه

یک روز با آقاجون

1393/8/28 11:02
نویسنده : الهام
113 بازدید
اشتراک گذاری

پاییز با همه ی قشنگی هایش

یک زیبایی وصف ناپذیر دیگر هم دارد

و آنهم زاد روز توست…

انگار همه ی تلخ و شیرین خاطره ها را تنها همین فصل بار تحمل دارد

کوچ محسن

تولد تو …

اصلا چرا اینطور شروع کردم امروز یادداشتت را نمیدانم

ننه رفته تهران

و مجبور شدم یک روز از آقاجون بخواهم که بیاید اینجا تا پیش تو بماند, آنها هم چاره ای نداشتن جز پذیرفتن

وقتی برگشتم یک به یک شیرین کاریهایت را ریختند روی دایره

گفتند: داشتی بازی میکردی درحالیکه پشت سرت به آقاجون بوده

آقاجون گفت: من وقتی متوجه شدم که خودش آمد و گفت:

ببخشید آقاجون حواسم نبود بد نشستم

و کلی ذوق کرده بود , خوب میدانی که چقدر دوستت دارد و این شیرین زبانیهایت, چقدر برایش دلچسب است

و برایم تعریف کردند از خرما خوردنت وروووجک

گفتند:خرما خوردی و گفتی هسته شو دربیارین,مامانم دعواتون میکنه ها…

گفتند از همه ی شعرخواندنهایت

از همه ی بازی کردنها و بهانه جویی ها و شیرین زبانیهایت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادرانه می باشد